<a href="https://uupload.ir/" target="_blank"><img src="https://s6.uupload.ir/files/۲۰۲۲۱۱۱۲_۱۰۵۱۲۰_h6us.jpg" border="0" alt="آپلود عکس" /></a>استاد هنرمند اقای حسین یزدی" style="font-size: 10pt;" />

" /><a href="https://uupload.ir/view/۲۰۲۲۱۱۱۲_۱۰۵۱۲۰_h6us.jpg" target="_blank"><img src="https://s6.uupload.ir/files/۲۰۲۲۱۱۱۲_۱۰۵۱۲۰_h6us_thumb.jpg" border="0" alt="آپلود عکس" /></a>

<a href="https://uupload.ir/view/۲۰۲۲۱۱۱۲_۱۰۵۱۲۰_h6us.jpg" target="_blank"><img src="https://s6.uupload.ir/files/۲۰۲۲۱۱۱۲_۱۰۵۱۲۰_h6us_thumb.jpg" border="0" alt="آپلود عکس" /></a>

" />" style="font-size: 10pt;" /><a href="https://uupload.ir/view/۲۰۲۲۱۱۱۲_۱۰۴۴۱۱_kd0n.jpg" target="_blank"><img src="https://s6.uupload.ir/files/۲۰۲۲۱۱۱۲_۱۰۴۴۱۱_kd0n_thumb.jpg" border="0" alt="آپلود عکس" /></a>

سلام خدمت دوستان امروز امروز پنجشنبه نوزدهم آبان ۱۴۰۱ می باشد دیروز  در کلاس دبیرستان امام  داشتم

دبیرستان امامی فر

باسلام چند ساعتی امسال در دبیرستان امامی فر کلاس دارم کلاس نهم پیام اسمانی با بنده در این اموزشکاه است درخیابان شهید مدنی قرار داردو روبروی بیمارستان امام حسین ع است امروز یازدهم ابان ماه 1401 مباشد

خون انتقام می گیرد خصوص در کنار مرقد بزرگی 

نفرین بر دستهای پلید

نفرین بر گلوله های اتشین

چهارشنبه

صبح چهارشنبه ١١ ابان ماه 1401صبح فرنیارا به دبیرستان نمونه حضرت زهرا بردم وسپس به مدرسه امامی رفتمه و بعد ز ظهرنستم

سلام

امروز سه شنبه ١١ ابان ماه 1401 ساعت نزدیکای 6 بعد از ظهراست در فراغ حاج علیرضا فاضل می سوزیم 

تسلیت دوستان

[10/17, 11:30 PM] فاضل مرتضی: برای مهدی و نفیسه عزیز

 من باور ندارم علیرضا رفته باشد دغدغه ها ،خاطرات  وابعاد وجودی او در ذهن و قلب من برای همیشه زنده و جاوید است. این چند روز فرصتی بود تا در مورد ابعاد وجودی او فکر کنم ابعاد وجودی علیرضا گوناگون بود برخی از آن ها برای من خصوصی است من نمی توانم و شایسته نیست بیان کنم .ترجیح میدهم بین من و او باقی بماند.بخش کوچک ان که می توان گفت این بود  که هیچ گاه اجازه نداد کمبود پدر ومشکلاتش را احساس کنم این که تربیت معنوی و پدرانه خود را از من فروگذار نکرد و...  ولی برخی از ابعاد وجودی او معنوی و اجتماعی است فکر می کنم شایسته است فرزندان دوستان و آنهایی که با او رابطه داشتند این ابعاد زیبای وجودی او را بشناسند

بعد اول وجودی علیرضا اقامه و برافراشتن پرچم اباعبدالله الحسین بود  عشق به امیرالمومنین وامام حسین اگرچه میراث خانوادگی ما بود اما او این میراث را جلا بخشید  این عشق که از دوران کودکی در او شعله ور شده بود باعث شدکه از دوران جوانی  تقریباً در تمامی جلسات روضه شرکت کنداوبیش از بیست سال کنار جوانان مومن بدون وقفه هر شب در مجالس روضه اباعبدالله الحسین شرکت می کرد  . نام امام حسین چنان شوری در وجودش ایجاد می کرد که بارها شاهد بودم برای ابا عبدالله بلند بلند گریه می کرد .بعد دوم  وجودی علیرضاکمک به نیازمندان ،یتیمان و کسانی که جز خدا کسی را نداشتند، بود. در سالهایی که شرایط به گونه‌ای بود که برخی نوجوانان برای ورود به دانشگاه می بایست از کانال گزینش عبور کنند علیرضا در گزینش مسئولیتی نداشت ولی با مسئولین آن ارتباط صمیمانه ای برقرار کرده بود و از این طریق  بدون هیاهو ومشفقانه جوانان زیادی  که در خطر رد گزینش بودند را نجات داد بسیاری از آنان حتی منجی خود را نمی شناختند اوهیچگاه اجازه نداد نان و  آبروی کسی پایمال شود ودر این راه حرف ها وناراحتی های زیادی را تحمل کرد  او که خود سختی زیادی کشیده بود توجه خاصی به نیازمندان و یتیمان داشت او اهل سفارش بود اما سفارش برای افراد محروم، نیازمند ومظلوم .حتی در روزهای آخر عمرش در حالی که به سختی صحبت می کرد سفارش نوجوان یتیمی را کرده بود  اودرآموزش و پرورش شهرضا در بخش پشتیبانی تلاش بسیاری کرد تا فرصت استخدام برای نیروهای خدماتی فراهم کند وبیش از ۴۰ نفر که غالب انان فرزندان فرهنگی بودند با تلاش وی صورت گرفت ودوران طلایی استخدام وبکارگیری نیروهای خدماتی را رقم زد.در بین نیروهای خدماتی انسانهای شریف و محروم زیادی بودند که  هیچ کسی جز خدا را نداشتندوانان  این روزها با چشمانی اشکبار شاهد پر شدن او بودند.رافت ومهربانی او به قدری بود که وقتی یک شب قبل از مراسم عقد خواهرزاده مان مادر فوت کرد.مرگ مادر را برای جلوگیری از به هم خوردن  مراسم عقد ازخواهر وبرادر خود مخفی کرد و فردا  بعد از مراسم عقد  ساده خبر مرگ مادر  را اطلاع رسانی  کرد . خدا می داند آن شب تا صبح در دلش چه گذشته بود  اما  برای آرامش خانواده صبر کرده بود وحتی به همسر وفرزندانش نگفته بود. مهربانی واحترام او  شامل همه افراد فامیل  و دوستان  نیز بود.بسیار قدر شناس بود او برنامه ای طراحی کرد که به ترتیب بزرگان فامیل وکسانی به او خدمت کردند را مورد تقدیر خانوادگی قرار داد. علیرضا را خیلی ها در حد فرزند خود دوست داشتند.بعد سوم وجودی او کمک ،تشویق وحمایت از خیرین مدرسه ساز بود. او با حمایت از خیرین مدرسه ساز موجبات گسترش فرهنگ مدرسه سازی و حمایت از مراکز خیریه گردید .ارتباط صمیمانه او با خیرین مدرسه ساز موجب اعتماد آنان به او واموزش وپرورش گردید مدارس و مراکز فرهنگی زیادی سطح شهر ساخته و تکمیل شد او حتی تا اواخر عمر خویش و سالها بعد از بازنشستگی این ارتباط صمیمانه را داشت  به گونه ای که   خیری مدرسه ساز احساس از دست دادن فرزند ی مهربان پشتیبانی پرتلاش ، یار ی مهربان و راهنمایی مورد اعتماد را دارد خیری دیگر خارج از ایران خود را عزادار او می داند .و به گمانم آموزش و پرورش شهرضا پشتیبان بزرگی را در این زمینه از دست داد. بعد چهارم وجودی او اقامه قرآن و تربیت کودکان و نوجوانان و مربیان قرآنی بود مدرسه القران  ومراکز قرآنی بعد از دوران بازنشستگی از مدیریت و حضورتوانمند او استفاده می‌کرد .او باارتباط صمیمانه و دلسوزانه خود به تربیت بهترین جوانان قرانی می پرداخت. عشق توان معلمی و مدیریتی او زبانزد همگان بود.این چهاربعد وجودی علیرضا در زندگی موجب گردید تا مرگ اوشوک بزرگی برای خانواده ،دوستان ، فرهنگیان شور اما یاد وخاطره او همیشه خواهد بود ومن مطمئنم راه ومنش والای او ادامه خواهد یافت علیرضا در قلب ووجود بسیاری حداقل در قلب ووجود من زنده است دوستدارتان مرتضی

[10/22, 10:45 PM] Habib: انا لله وانا الیه راجعون

 همکار گرامی با نهایت تاسف وتاثر درگذشت برادر عزیزتان جناب آقای حاج علیرضا فاضل راخدمت شما وخانواده محترم تسلیت عرض می نمایم و از خداوند بزرگ برای این عزیز طلب آمرزش وبرای شما صبر جزیل خواهانم

[10/22, 10:45 PM] Habib: سلام.انالله واناالیه راجعون عروج آن دوست عزیزبرشماوخانواده وبرادرتان تسلیت باد.دعاگوی شما حسن گرامی

[10/22, 10:45 PM] Habib: سلام جناب آقای  فاضل همکار محترم ضایعه از دست دادن برادر گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض مینمایم و برای شما و خانواده گرامیتان صبر جزیل و برای آن مرحوم سفر کرده علو درجات را از خداوند خواهانم 

ابوالحسنی

[10/22, 10:45 PM] Habib: با سلام

عروج ملکوتی اخوی عزیز و گرامیتان حقیر را شدیدا متاثر و شوکه کرد بنده را در این مصیبت بزرگ شریک دانسته برای حضرتعالی و خانواده گرامی و سایر بستگان از درگاه احدیت ارزوی صبر دارم اخوی به حق انسان شایسته بزرگ ومتدین بوده و خلا ایشان درد بزرگی است دکتر اصغر ناظم

[10/22, 10:45 PM] Habib: غفران الهی به روح پرفتوح مردی پاک نیت.به روح دوست عزیز ازدست رفته .به عزیزی   که تابوداورانشناختیم وقدرش ندانستیم.  بادیدن اعلامیهء هفتمین روزدرگذشتش بردیوارها دلم آتش گرفت.آقای  فاضل روحت شاد.

[10/22, 10:45 PM] Habib: سلام. خبر فوت عزیز از دست رفته غم بسیاری را در وجودمان ایجاد کرد. برای شما دوست عزیز و بازماندگان گرانقدر آرزوی صبر و سلامتی ، و برای آن مرحوم رحمت فراوان الهی آرزومندم.    عابدی

[10/22, 10:45 PM] Habib: انا لله وانا الیه راجعون

 همکار گرامی با نهایت تاسف وتاثر درگذشت برادر عزیزتان جناب آقای حاج علیرضا فاضل راخدمت شما وخانواده محترم تسلیت عرض می نمایم و از خداوند بزرگ برای این عزیز طلب آمرزش وبرای شما صبر جزیل خواهانم

[10/22, 10:45 PM] Habib: سلام درگذشت برادر تان به شما وخانواده  انمرحوم تسلیت میگویم صبر جمیل وعمر طویل راازخدای منا ن برای شما خوا ستارم اینجانب را در غم خود شریک‌گردانید عذر اینجانب را به خا طر شیوع کرونا بپذیرید# حقیر مرتضی بصیرت

[10/22, 10:45 PM] Habib: غم بزرگی رو دلمون آمد انشاءالله که خداوند به شما وما وخانواده عزیزشون صبر بده احساس می کنم یه برادر دیگه از دست دادم زهرا درخشش

[10/22, 10:45 PM] Habib: جناب آقای فاضل ضایعه ی درگذشت برادرگرامی تان راازصمیم قلب تسلیت عرض می کنم خداوندروح پاکش رابامولایش علی(ع)محشورنمایدوبه جنابعالی ودیگربازماندگان صبرجزیل عنایت فرماید.ازطرف حاج احمدالصاق

[10/22, 10:45 PM] Habib: ⏺بقامختص ذات اوست.⚫             دوست عزیزم جناب آقای حبیب الله فاضل.          باقلبی آکنده ازغم و اندوه، فقدان فرهنگی فرهیخته و پرتلاش ،مرحوم حاج علیرضا فاضل راخدمت جنابعالی ،خانواده محترم و دیگر بستگان آن مرحوم تسلیت وتعزیت عرض نموده وازخدای متعال علو درجات برای آن عزیز تازه درگذشته وصبرواجرجزیل برای بازماندگان خواستارم.   (   حبیب الله امیری  )

[10/22, 10:45 PM] Habib: باسلام خدمت شما دوست و همکار گرامی،بنده کهنسالم،به نوبه خود،عرض تسلیت بنده رابه مناسبت درگذشت جانگداز برادر گرامیتان پذیراباشین،ان شاالله ،بقای عمرشما ودیگربستگان باشد،خداوندصبرجزیل به جنابعالی ودیگربستگان عنایت فرمایدومرحوم برادرگرامی تان درجوار الطاف بیکران خداوند باشند

[10/22, 10:45 PM] Habib: سلام

جناب حبیب الله فاضل 

درگذشت برادر عزیز وگرانقدرتان را به شما و خانواده محترم آن مرحوم تسلیت عرض می کنم.

غفران الهی برای آن مرحوم و تندرستی و شکیبایی برای بازماندگان از خداوند بزرگ خواهانم.

ملکیان

[10/22, 10:45 PM] Habib: بر ادر و دوست عزیز در گذشت جانسوز حاج علیرضا داغدارمان  کرد مارا در غم خود شریک بدانید  از خداوند رحمان برای شما و بستگان صبر وبرای آن مرحوم رحمت آرزومندیم رفتی و رفتن تو آتش نهاد دردل  از کاروان چه ماند جز آتشی به منزل  با احترام محمد حسین سبزواری  ...بدرود

[10/22, 10:45 PM] Habib: دوست عزیز حاج حبیب فآضل شم برادر و من یار و پشتیبان از دست دادم حاج علیر ضا یکی از معلمان دلسوز و فداکار ی بود و در این مدت زمانی که مت در اموزش و پرورش بودم همیشه پشتیبان و مشاور و حامی بسیار صادق و فعال بودند از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت واسعه

و برای جنابعالی و خانواده محترم صبوری و شکیبایی مسئلت می نمایم

خداوند قرین رحمتش فرماید

[10/22, 10:45 PM] Habib: ⚫️هوالباقی 

باسلام و احترام.

 درگذشت نابهنگام برادر عزیزتان

«شادروان حاج علیرضا فاضل » رابه شما و خانواده محترم تسلیت می گوییم. خدا رحمت شان کند و به شماصبر دهد. طالبیان روانشناس

[10/22, 10:45 PM] Habib: درود بر شما جناب فاضل عزیز

خداوند روح آن عزیز را در جوار رحمت خویش قرار دهد و به شما و همه بازماندگان صبر جمیل عنایت فرماید.

افسوس که که یکی از سالم‌ترین و با اخلاق ترین نیروهای فرهنگی را از دست دادیم.

[10/22, 10:45 PM] Habib: سلام خداوند رحمت کند و به خانواده صبر وسلامتی بده

ایشان مرد شریفی بودند خیلی متاثر شدم

[10/22, 10:45 PM] Habib: جناب فاضل عزیز بنده حقیررانیز درغم فقدان وسوگ روانشاد حاج علیرضا فاضل سهیم وشریک بدانید۰

ازاینکه بنده نیز به علت ابتلا به این ویروس منحوس امکان همدردی ازنزدیک راندارم پوزش می طلبم

[10/22, 10:45 PM] Habib: جناب استاد فاضل همکار عزیز و محترم مصیبت وارده را به شما و خانواده محترم تان تسلیت عرض  کرده بقاء عمر شما و بازماندگان و  شادی و روح آن مرحوم که عمری را به ذریتی و نیکی زندگی کردند و بکی از رفقای عزیز بنده بودند را دارم

شوک بزرگی به همه ی همکاران وارد شد احمد مجیری

[10/22, 10:45 PM] Habib: کانون داغدارفاضل            سلام باتسلیم به مشیت الهی ودرنهایت تاسف وتالم درگذشت جانسوزفرهنگی متعهدمرحوم حاج علیرضا فاضل راتسلیت عرض نموده ازدرگاه خداوند برای آن فقید سعیدغفران واسعه الهی وبرای بازماندگان صبرجمیل واجرجزیل توام باسلامتی مسئلت می نمائیم مارادرغم خودشریک بدانید.بیت مرحوم حاج شیخ عبدالرحیم ملکیان

[11/2, 8:01 AM] فاضل مرتضی: قافله کربلا کم کم باروبنه خود را جمع کرده بود.عشق به حسین  در دل قرار را می گیرد .اربعین سال قبل کربلا باشی  هرشب وهرروز عشق حسین را زمزمه کنی . عاشورا وتاسوعا در هیات عزاداری. حالا اربعین تمام شده راه بسته است وتو بی تاب حسینی. قافله کربلا بساط خودش را کم کم جمع کرده اما عشق چیز دیگری است روح وجان علیرضا هنوز در عشق اربعین بود که از قافله جامانده بود چرا نشد با پا در راه معشوق قدم بزند اما این بار او چند روز پس از اربعین مصادف با ایام شهادت امام حسن، غریبانه  ومظلومانه به قافله  عاشوراییان پیوست  این بار با پای دل در پایان اربعین در خدمت ارباب بود پنجاه وچند سال به عشق حسین   هرشب  وهرروزعزاداری کنی ،که نه .هرشب زندگی کنی و معلوم است که عشق حسین گرفتارت  می کند.همیشه اعتقاد داشتی هنگام مرگ مولا بر سربالین نوکرانش می اید ان خنده مانده بر چهرات نشان داد که مولا به عهدش وفا کرده است. برادر جان زیارتت قبول

[11/10, 9:09 AM] فاضل مرتضی: به نام هستی بخش

انا لله و انا الیه راجعون

همه از خداییم و به سوی او بازگشت خواهیم کرد.

هر کس اسیر عشق حسین (ع) شد.امیر شد،

روح بندهٔ خوب خدا و انسانی فرهیخته و ولایتمدار و متعهد و متدین و انقلابی و بسیجی پیرو مکتب ائمه اطهار (ع) به مولایش امیرالمؤمنین (ع) و ملکوت اعلی پیوست و همه کسانیکه حتی کمترین آشنائی با این بنده مخلص خدا داشتند به غم و اندوه و ماتم نشاند. برادر عزیزمان حاج علیرضا فاضل (ره) ستاره درخشانی در آسمان فرهنگ و علم و ادب و کیاست و سیاست و خدمت گذاری خلق الله در شهرضا بود، وی موجب افتخار و سربلندی هم نشینان خود بود، چهره بشاش و رئوف و همیشه خندان وی تا هنگام مرگ در خاطرمان ماندگار خواهد ماند،(از دل نرود هرآنکه از دیده برفت)، همکاری ایشان به صورت افتخاری در بنیاد فرهنگی حضرت مهدی (عج)،در دفتر نظارت بر انتخابات، شرکت در جلسات بصیرت افزایی(پیروان ولایت) و سایر مراکز مذهبی و اجتماعی و عام المنفعه و جمعه و جماعات و...، برگزاری مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان (ع) در منزل، ایفای نقش در همه امور خیر و خداپسندانه از ایشان شخصیتی شاخص و ماندگار ساخته بود که وصف آن در این مختصر نگنجد.

لذا با قلبی آکنده از غم و اندوه و خاطری پریشان در فقدان آن گوهر تابناک از جانب خود و سایر دوستان و برادران ولایتمدار و انقلابی و فرهنگیان داغدار درگذشت ناگهانی و ارتحال جانسوزش را به همسر داغدار و فرزندان یتیم و برادران کمرخمیده و کلیه دوستداران و بازماندگان ایشان تسلیت و تعزیت عرض می‌نمائیم.

غفران الهی و همنشینی با بهشتیان سهم این معلم وارسته و صبر جمیل و اجر جزیل برای تمامی غصه داران و ماتم زدگان فقدانش را، از درگاه قادر متعال خواهان و خواستاریم، روحش شاد، راهش مستدام، فاتحة مع الصلوات. 

و السلام علی من اتبع الهدی و علی عباد الله الصالحین.

دبیر کانون تربیت اسلامی-واحد شهرضا

دوست داغدارتان

یحیی ایزدی

در غروب برادر عزیزم

[12/6, 10:21 PM] Habib: .

چه بود؟ این تیر بی‌رحم از کجا آمد؟

که غمگین باغِ بی‌آواز ما را باز

در این محرومی و عریانی پاییز،

بدینسان ناگهان خاموش و خالی کرد

از آن تنها و تنها قمریِ محزون و خوشخوان نیز؟

چه وحشتناک!

نمی‌آید مرا باور.

و من با این شبیخون‌های بیشرمانه و شومی که دارد مرگ

بدم می‌آید از این زندگی دیگر    حاج علیرضا انسان شریفی که با کوله باری از دانش سالها در منطقه دهاقان از حوض ماهی گرفته تا قامیشلو دهاقان علی اباد مشغول تدریس بود او شب ها برای رفتن به نماز روضه امام حسین سر از پای نمی شناخت وازاین منزل به ان منزل از این مسجد به ان مسجد پای منبر خطیب توانای شهرمان زنده یاد حاج اقا صالحپور می رفت با منتقل شدن به شهرمان مدارس مسیبی و چند مدرسه دیگر رابرای تدریس معاونت انتخاب کرد دلدادگی او به امام سوم باعث شد تا در سال 1380 به اتفاق عازم کربلا شویم جز اولین گروهها بودیم در  زمان اقای سنایی وارد اداره و به سمت کارشناس پشتیبانی مشغول کار شد کار روز شب برایش نداشت روحیه جهادی خدمت داشتدر استان همه او را می شناختند   و از زندگی سرمایه ابروی خود همه را درراه خدمت به فرهنگیان دانش اموزان به کار می برددر استخدام فرزندان فرهنگی گذاشتن کلاس. اردوی مشهد بندر عباس از هیچ گوششی فرو گذار نمی کرد در تعمیرات مدارس کمک به کارشناسان دیگر و هر گره ای  در کار اداره پیش می امد او باز کننده ان گره بود تا توان داشت خدمت به همکاران را فراموش نمی کرد طبع بلند او دلسوزی های او و عشق و علاقه به امام حسین او را انسان موفقی ساخته بود  علاقمندی به ایینه تلاش  و عکس فرزندان این مرز و بوم  و عکس خیرین مدرسه  ساز با کمک استاد محمود شعاعی عزیز برگ زرین دیگری بر افتخارات اوست گر چه روزگار گلچین برادر ما را از بینمان برد و در غمش هر ساعت اتش می گیریم و جز صبر هم چاره ای نداریم از اینکه شما دوستان  با پیام های تسلیت  واهدا بنر. وتماس تلفن  و یا با گل وجودتان با ابراز همدری گوشه ای از زخم هایمان را مرهم زده اید سپاس ما را بپذیرید  انشاله در شادی هایتان جبران خواهیم کرد حبیب اله فاضل

[12/9, 8:58 PM] عابدی تعاون: سلام بر خانواده محترم زنده یاد حاج علیرضا فاضل

غم از دست دادن ایشان تمام وجودمان را متاثر نمود ، اما با مشیت الهی چه می توان کرد ؟

خداوند این مردبزرگوار و متدین را با چهارده معصوم محشور و در جوار خودش رحمت فرموده ،

   و به بازماندگان صبر و اجر عنایت فرماید.یاد ایشان همیشه در خاطر دوستان ماندگار خواهد بود .

                    عابدی فرد

در غروب برادر عزیزم

[12/6, 10:21 PM] Habib: .

چه بود؟ این تیر بی‌رحم از کجا آمد؟

که غمگین باغِ بی‌آواز ما را باز

در این محرومی و عریانی پاییز،

بدینسان ناگهان خاموش و خالی کرد

از آن تنها و تنها قمریِ محزون و خوشخوان نیز؟

چه وحشتناک!

نمی‌آید مرا باور.

و من با این شبیخون‌های بیشرمانه و شومی که دارد مرگ

بدم می‌آید از این زندگی دیگر    حاج علیرضا انسان شریفی که با کوله باری از دانش سالها در منطقه دهاقان از حوض ماهی گرفته تا قامیشلو دهاقان علی اباد مشغول تدریس بود او شب ها برای رفتن به نماز روضه امام حسین سر از پای نمی شناخت وازاین منزل به ان منزل از این مسجد به ان مسجد پای منبر خطیب توانای شهرمان زنده یاد حاج اقا صالحپور می رفت با منتقل شدن به شهرمان مدارس مسیبی و چند مدرسه دیگر رابرای تدریس معاونت انتخاب کرد دلدادگی او به امام سوم باعث شد تا در سال 1380 به اتفاق عازم کربلا شویم جز اولین گروهها بودیم در  زمان اقای سنایی وارد اداره و به سمت کارشناس پشتیبانی مشغول کار شد کار روز شب برایش نداشت روحیه جهادی خدمت داشتدر استان همه او را می شناختند   و از زندگی سرمایه ابروی خود همه را درراه خدمت به فرهنگیان دانش اموزان به کار می برددر استخدام فرزندان فرهنگی گذاشتن کلاس. اردوی مشهد بندر عباس از هیچ گوششی فرو گذار نمی کرد در تعمیرات مدارس کمک به کارشناسان دیگر و هر گره ای  در کار اداره پیش می امد او باز کننده ان گره بود تا توان داشت خدمت به همکاران را فراموش نمی کرد طبع بلند او دلسوزی های او و عشق و علاقه به امام حسین او را انسان موفقی ساخته بود  علاقمندی به ایینه تلاش  و عکس فرزندان این مرز و بوم  و عکس خیرین مدرسه  ساز با کمک استاد محمود شعاعی عزیز برگ زرین دیگری بر افتخارات اوست گر چه روزگار گلچین برادر ما را از بینمان برد و در غمش هر ساعت اتش می گیریم و جز صبر هم چاره ای نداریم از اینکه شما دوستان  با پیام های تسلیت  واهدا بنر. وتماس تلفن  و یا با گل وجودتان با ابراز همدری گوشه ای از زخم هایمان را مرهم زده اید سپاس ما را بپذیرید  انشاله در شادی هایتان جبران خواهیم کرد حبیب اله فاضل

[12/9, 8:58 PM] عابدی تعاون: سلام بر خانواده محترم زنده یاد حاج علیرضا فاضل

غم از دست دادن ایشان تمام وجودمان را متاثر نمود ، اما با مشیت الهی چه می توان کرد ؟

خداوند این مردبزرگوار و متدین را با چهارده معصوم محشور و در جوار خودش رحمت فرموده ،

   و به بازماندگان صبر و اجر عنایت فرماید.یاد ایشان همیشه در خاطر دوستان ماندگار خواهد بود .

                    عابدی فرد

خانواده محترم فاضل.

سرور عزیز و دوست گرامی

ضمن عرض تسلیت مجدد هنوز رحلت همکار عزیزمان دوست صمیمی و مخلص .صادق.بی ریا.بدون تکبر.متبسم.خیر.خیرخواه مشکل گشای مردم و هزاران خوی وخصلت نیکو که در خور این بزرگ مردبود هنوز در باورمان نمی گنجد هنوز یاد و صدای دلنشینش لبخند شیرینش و بالاتر از همه ی اینها آنچه از این بزرگ مرد در ذهن من است گریه های بلند و بی ریایش در مراسم روضه حضرت ابا عبدالله الحسین بر مصیبت مولایمان در خاطرم باقی است و چه سخت است غم این عزیز سفر کرده بدون شک آنچه که تصلی بخش روح و دل مصیبت زده ی ماست سخن پروردگار عزیزمان است که فرموده (الذین اذا اصابته المصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون)و خوشا بر احوال این سینه چاک سیدالشهدا که با کوله باری از گریه و اشک و خدمت در بارگاه اماممان دعوت حق را لبیک گفت و عاشقانه به دیدار معشوق رفت.

سرور عزیز و خانواده محترم فاضل شرمنده از اینکه نمی توانم الطاف آن عزیز را جبران نمایم اما در یک جمله بگویم با دیده ای اشکبار و قلبی آکنده از غم و اندوه این کلمات رانوشتم . این حقیر را نیز در این مصیبت شریک خود بدانید ان شاالله که خداوند سایه شما و خانواده محترم و برادران عزیز را مستدام گرداند.

ارادتمند شما：غلامرضا متوسل.

http://s13.picofile.com/file/8400052100/IMAG0083.jpg

خاطرات زندگی

تا اینجا آمدم که تا پنجم ابتدایی خاطرات کمی دارم 

وحشت در مدزسه مخصوصا دوره ابتدایی خیلی مشهود بود مخصوصا فلک کردن با چوب که خیلیدردناک بوداز این دوره بخاطر اینکه تابستان ها بسکار نباشیم و شیطنت نکنیم اول به یکخیاطی رفتیم معروف به آقا حسین هنوز هم هست از صبح تا شب میرفتیم درب مغازه وکار می کردیم یک روز صبح که آمدم اتفاق عجیبی برایم افتاد میز کار استاد به اندازه یکاتو سوراخ شده معلوم بود شب یادمان رفته بود اتو را ازبرق بیرون بیاوریم وو اتو روی میز بود باعث سوخت میز شده بود  البته استاد حرفی نزد   یک همسلایه ایداشت به نام حاج حبیب مرد خوبی بود  دو تا مغازه خیاطی دیگرهم بود  استادسید حسین آدم خوبی بود و خوش بر خورد