زندگی با همه ی وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست .
حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نیست . اضطراب وهوس دیدن ونا دیدن نیست.
زندگی خوردن وخوابیدن نیست .زندگی جنبش و جاری شدن است.
زندگی کوشش وراهی شدن است. از تماشا گه آغاز حیات تا به جایی که خدا می داند.
زندگی چون گل سرخی است، پر از خوار،پر از برگ وپر از عطر لطیف، یادمان باشد
اگر گل چیدیم عطر برگ و گل و نازهمه همسایه ی دیوار به دیوار همند.
ما شقایق های باران خورده ایم
سیلی ناحق فراوان خورده ایم
ساقه احساسمان خشکیده است
زخم ها از تیغ وتوفان خورده ایم
تا جه بوده تا کنون تقصیرمان
تا چه باشد بعد از این تقدیر مان